جدول جو
جدول جو

معنی جشن گیرنده - جستجوی لغت در جدول جو

جشن گیرنده
المحتفل
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
جشن گیرنده
Celebrator
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جشن گیرنده
célébrant
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جشن گیرنده
святкувальник
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
جشن گیرنده
חוגג
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به عبری
جشن گیرنده
Feiernder
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به آلمانی
جشن گیرنده
جشن منانے والا
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به اردو
جشن گیرنده
উদযাপনকারী
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به بنگالی
جشن گیرنده
mshereheshaji
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
جشن گیرنده
kutlayan
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
جشن گیرنده
축하하는 사람
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به کره ای
جشن گیرنده
祝賀者
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
جشن گیرنده
उत्सवकर्ता
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به هندی
جشن گیرنده
świętujący
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به لهستانی
جشن گیرنده
perayawan
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
جشن گیرنده
празднующий
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به روسی
جشن گیرنده
feestvierder
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به هلندی
جشن گیرنده
celebrador
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
جشن گیرنده
celebratore
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
جشن گیرنده
celebrador
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
جشن گیرنده
庆祝者
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به چینی
جشن گیرنده
ผู้เฉลิมฉลอง
تصویری از جشن گیرنده
تصویر جشن گیرنده
دیکشنری فارسی به تایلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ اَ گَ)
غاضب. عصبانی. غضبناک. خشم آلود. (یادداشت بخط مؤلف).
- نفس خشم گیرنده، قوه غضبیه: اما نفس خشم گیرنده با وی است نام و ننگ جستن. (تاریخ بیهقی ص 120)
لغت نامه دهخدا